اولین کسی که طعم سمی قهوه قجری را چشید این مَرد بود
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۳۵۱۲۴
همشهری آنلاین- صفورا صادقی: محله آجودانیه در شمال شهر پایتخت و جزء مناطق ییلاقی قدیم و خوش آب و هوا به حساب میآید. آجودانیه از شمال با ارتفاعات البرز و محله دارآباد، از جنوب و شرق به اقدسیه و از غرب به نیاوران و صاحبقرانیه محدود میشود.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
نصرالله حدادی، تهران شناس، از مالک نامدار این محله با نام آقا رضا اقبالالسلطنه یاد میکند و میگوید: «آقا رضا خان اقبالالسلطنه، عکاسباشی و آجودان مخصوص ناصرالدینشاه بود که زمینهای این منطقه را از مالکانش خریده بود و برای خودش باغ بزرگی ساخته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقا رضا از خانوادهای یهودی و اصفهانی بود. پدرش اسماعیل جدیدالاسلام که به تازگی اسلام آورده بود نامخانوادگی خود را به جدیدالاسلام " تغییر داد. او از رجال دربار قاجار و رئیس تشریفات دربار بود. پسرش از کودکی در دربار بود شاه قاجار او را باهوش و با استعداد دید و برای عکاسی به فرنگ فرستاد. وقتی برگشت عکاس مخصوص شاه و دربار شد و لقب «عکاسباشی» را از شاه دریافت کرد. ناصرالدین شاه در نزدیکی کاخ گلستان عمارتی را در اختیار او برای کارهای عکاسی و هنری گذاشت. قبل از سال ۱۳۰۰ به او یک لقب طولانی از سمت شاه اعطا شد «آجودان مخصوص و خزانهداری صرف جیب مبارک» در سال ۱۳۰۱ هم وزیر «قورخانه» شد و به سرعت پلههای ترقی دربار را طی کرد و به لقب «اقبال السلطنه» در سال ۱۳۰۲ رسید، ولی به فاصله کمی از دنیا رفت. مرگ او مشکوک بود و عدهای میگویند با قهوه قجری مسمومش کردند.
نخستین عکاس پرتره ایراناقبالالسلطنه از نخستین عکاسان ایران بود در دو سفر ناصرالدین شاه به فرنگ او را همراهی کرد و عکسهای زیادی گرفت. او شاگرد «فرانسیس کارلیان» استاد عکاسی فرانسوی بود و سبک پرتره را از او آموخت و علاقه خاصی به این سبک داشت. آجودان مخصوص شاه از اولین کسانی است که از گنبد و بارگاه رضوی عکسبرداری کرده است. ضمن اینکه از روحانیون و بقاع متبرکه دیگر نیز عکسهایی از او موجود است. چند سال قبل در اسفندماه ۱۳۸۹ به همت آرمان استپانیان و هنگامه معمری ۳۰ قطعه از عکسهای آقا رضا اقبال السلطنه در گالری هما به نمایش گذاشته شد.
پارکی به نقش شطرنجبعد از مرگ اقبالالسلطنه زمینهای آجودانیه به دست میرآخور که پسر عضدالملک نایب السلطنه بود رسید. او درختان باغ را برید و زمینها را به ارباب جمشیدی و لشکر فیروز فروخت. سالها بعد فردی به نام چیتساز مالک این منطقه شد و ساختو ساز نوین را شروع کرد. در سالهای پس از انقلاب اسلامی رونق محله آجودانیه سرعت گرفت و نام آن به خیابان سباری تغییر یافت ولی محلیها همچنان اینجا رابه نام آجودانیه میخوانند. محله آجودانیه به دلیل خوش آب و هوا بودن و قرار گرفتن در شمال شهر از محلههای گران شهر است. بعد از توسعه شهر در زماان پهلوی دوم جزء مناطق شهرداری شد. پارک شطرنج در بلوار آجودانیه از پارک های قدیمی وخاص پایتخت محسوب میشود که در آن طراحی پارک بر اساس بازی شطرنج شکل گرفته و میزهای متعدد برای بازی شطرنج تعبیه شده است. ساخت این پارک حدود ۳۰ سال قبل و در زمینی به مساحت ۲۲۶۰ متر مربع ساخته شد. پارک شطرنج با اینکه فضای نسبتا کوچکی دارد ولی برای شطرنجدوستان و همچنین اهالی محله محیط مناسبی است.
کد خبر 830141 برچسبها منطقه ۱ خبر مهم شهرداریمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: منطقه ۱ خبر مهم شهرداری اقبال السلطنه ناصرالدین شاه آقا رضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۳۵۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قهوه یا چای؟ همون همیشگی!
باریستایی در صفحهاش با صاحبان مشاغل مختلف که برای خوردن قهوه به کافه میروند شوخی میکند و بازدیدهای میلیونی میگیرد. پربازدیدترین پست او «انتقام از کارمند بانک» است که ۲۲.۸ میلیون بازدید داشته. گذشته از وجه طنز و سرگرمی محتواهایی که درباره کافه و قهوه خوردن تولید میشود؛ خودِ رواج قهوه و پرطرفدارشدن دوباره این نوشیدنی پدیده قابل بررسی است. نوشیدنیای که در دوران صفویه تا عهد ناصری محبوبِ ایرانیان بود و در قهوهخانهها -که مکانی برای جمعشدن طبقات مختلف مردم بود- سرو میشد.
به گزارش فرهیختگان، ۱۴۸ میلیون دلار، میزان واردات قهوه ایران در سال ۱۴۰۲ است که به گفته گمرک ۷۵ درصد افزایش داشته است. علی زعفری نایبرئیس اتحادیه کافیشاپداران تهران میگوید در ۳ سال اخیر ۱۵۰۰ مجوز برای انواع مختلف قهوهفروشیها در تهران صادر شده. این آمارها از بزرگشدن بازار قهوه در سالهای اخیر خبر میدهد.
رد بزرگ شدن بازار قهوه را میتوان از سبک زندگی شهری هم گرفت. جایی که حالا در بسیاری از خانهها قهوهساز برقی و عصارهگیر به یک وسیله رایچ تبدیل شده، دکههای خیابانی اسپرسو و لته میفروشند، کافههایی که انواع قهوه را باترکیبهای مختلف سرو میکنند. رئیس انجمن قهوه ایران درباره افزایش عرضه و به طبع آن رواج قهوه در ایران میگوید: «در سالهای گذشته تجهیزات مربوط به قهوه در ایران زیاد نبود و قهوههای فرآوریشده اغلب وارداتی بود. وقتی تولید و فرآوری قهوه بومی و در داخل کشور انجام شد، به همان نسبت هم عرضه آن زیاد شد، به طوری که در حال حاضر در خیلی از دکهها اسپرسو هم سرو میشود. قهوه دیگر کالای لوکس نیست، چرا که در قیمتهای مختلف ارائه میشود.»
در حقیقت آنچه دارد اتفاق میافتد بیشترشدن قهوهخورها و عرضهکنندگان قهوه است. از طرفی جوانترها بخشی از فراغتشان را در کافهها میگذراند و افرادی که در طول روز مشغول کار هستند برای سرحال شدن قهوه میخورند. از طرف دیگر واردات قهوه و تجهیزات مربوط به آن با افزایش تقاضا بیشتر شده است. حسام ربیعی، رئیس انجمن قهوه ایران میگوید: «نسل جوان از قهوه استقبال کردند و به نوعی سنت و شاید تعصب نسل گذشته نسبت به چای شکسته شده و دهه هفتاد و هشتادیها بیشتر قهوهخور هستند.»
بیش از یک قرن پیش در ایران هنوز قهوه قجری از سکه نیفتاده بود. تا اواسط دوره ناصری چای گیاهی بود که در چین و هند یافت میشد و در میان اشراف قاجار رواج داشت. از اواسط دوره ناصری تا ۱۲۵۰ شمسی مصرف چای در ایران زیاد شد و جای قهوه را گرفت؛ طوری که «مورتیمر دوراند» انگلیسی در سفرنامهاش مینویسد: «ایرانیان خیلی چای مینوشند و چای را واقعاً خیلی شیرین مصرف میکنند». طرفه آنکه تا دوره سلطنت مظفرالدینشاه چای در ایران کشت نمیشد و چای ایرانیها وارداتی بود.
اولینبار «محمدخان قاجار قوانلو»، کنسول ایران در هند بهخاطر شباهت آبوهوای مزارع چای هند با گیلان تصمیم به کشت چای در ایران گرفت. او در یادداشتی مینویسد: «میروم دنبال چای... انشاءالله کسان دیگری هم در فکر رفع احتیاج سایر کالاها باشند. علیالتحقیق مبلغ ۱۰ کرور تومان [معادل ۵ میلیون تومان؛ هر کرور معادل ۵۰۰ هزار]برای خرید چای هر ساله از ایران خارج میشود. اگر همین مبلغ در مملکت بماند شاید جلوگیری از پریشانی و فقر و فاقه مملکت بکند».
او با آوردن ۳هزار بوته و مقدار زیادی بذر چای و کاشت آن در لاهیجان و تشویق محلیها به پرورش چای از دربار لقب «کاشفالسلطنه» گرفت. از زمان کاشفالسطنه تا امروز را میتوان به صورت استعاری عصر چای در ایران دانست، اما با توجه به تغییرات سبک زندگی شهرنشینان و رونقگرفتن بازار قهوهها و قهوهسازها احتمالا دوران قهوه بار دیگر دارد شروع میشود و قهوه جای خود را بین نوشیدنیهای محبوب ایرانیها باز میکند.